به گزارش مشرق،
خیانت و خباثت برخی از عناصر ضدانقلاب تا حدی است که به شدت ترس دارند تا
توافق هستهای زمینهی سیاهنمایی و دروغپردازی آنها علیه جمهوری
اسلامی را تحت تاثیر قرار دهد. سایت روزآنلاین روز گذشته در مطلبی با عنوان
«نباید توافق هستهای وجه المصاحبه موضوع دیگری قرار بگیرد» در گفتوگو با نسرین ستوده تلاش کرد تا به سمپاشی درباره وضعیت حقوق بشر در ایران بپردازد.
ظاهرا پروژهای میان سایتها، شبکهها و تشکیلات رسانهای ضدانقلاب در جریان است تا زمینهی فشار به ایران به بهانهی حقوق بشر پس از توافق هستهای را فراهم کند. در این پروژه که چندی است با مدیریت برخی نهادهای ظاهرا حقوق بشری وابسته به دولتهای فرانسه، آمریکا و هلند آغاز شده است از هر حادثهی کوچکی در داخل خاک ایران پروژهای برای سیاهنمایی وضعیت حقوق شهروندی در کشور ساخته میشود.
جالب آنجاست که نسرین ستوده در بخشی از این گفتوگو با اشاره به تحریم رژیم آپارتاید در آفریقای جنوبی تلویحا اینطور عنوان میکند که ضرورتی ندارد تغییر رویهی ایران در مسالهی هستهای به رفع یکبارهی تحریمها بیانجامد چرا که با بهبود وضعیت زندگی مردم رژیم حاکم بر ایران مشروعیت پیدا میکند.
این قبیل اظهارات ضدایرانی به بهانهی مخالفت با حاکمیت سابقه بسیار طولانی در میان ضدانقلاب دارد تا جایی که مسعود بهنود سردبیر روزآنلاین نیز بارها از جنایات گروهک تروریستی عبدالمالک ریگی با همین استدلال دفاع کرده بود.
گاهی اوقات مقالات این وبسایت آنقدر عجیب و غیر قابل باور است که انگار کسی آنها را به نگارش درآورده که تاکنون هیچ رابطهای با فرهنگ ایران نداشته است. مهرانگیز کار در مقالهای برای پورتال روز مینویسد که گاهی رسانههای دولتی ایران درصدد هستند تا با واژهسازی برای دختران فراری آنها را همسو با روسپیها و زنان هرزه قرار دهند، ادعایی که به هیچ وجه به رسانههای داخلی نمیچسبد.
حالا همهی اتهامزنیهای این عنصر ضدانقلاب تنها با یک هدف صورت میگیرد آن هم بد جلوه دادن و سیاه جلوه دادن وضعیت زنان در ایران. وی در پایان مینویسد اگر هزینههایی که خرج صنعت هستهای در ایران شده بود در موضوع زنان به کار گرفته میشد قطعا منفعت ملی بیشتری را به ارمغان میآورد!
این نوع نویسندگی در واقع نوعی آسمان ریسمان بافتن برای القای یک هدف خاص به مخاطب است و الا هر چند مسائل زنان دارای اهمیت ویژهایست اما نمیتوان بخشی از نیازهای کشور را قربانی بخش دیگری کرد. مقاله مهرانگیز کار مخاطب بیطرف را یاد اظهارات رئیس جمهور سابق آمریکا میاندازد که ادعا میکرد چون ایران دارای ذخایر انرژی فسیلی است پس نیازی به انرژي هستهای ندارد.
قلم فروشی و مقاله نویسی سفارشی چند سالی است که به رویهی ضدانقلاب خارج نشین بدل شده است و بخش اعظمی از بدنهی ضدانقلاب چند سالی است که علاوه بر هوچیگری روبروی سفارتخانهها و مراکز کنسولگری مربوط به ایران به دامن سایت، صفحات اینترنتی و شبکههای اجتماعی خزیدهاند و حجم انبوهی از مطالب را ضد ملت ایران منتشر میکنند. این گروه معمولا از دو طریق اقدام به فروش نوشتهها و اظهارات خود علیه ایران میکنند، نخست با حضور در شبکههای تلویزیونی غربی و بیان اظهارات ضدایرانی و دوم تولید محتوای هنجارشکن و مخالف فرهنگ ایرانی و اسلامی و توزیع آن در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی.
ظاهرا پروژهای میان سایتها، شبکهها و تشکیلات رسانهای ضدانقلاب در جریان است تا زمینهی فشار به ایران به بهانهی حقوق بشر پس از توافق هستهای را فراهم کند. در این پروژه که چندی است با مدیریت برخی نهادهای ظاهرا حقوق بشری وابسته به دولتهای فرانسه، آمریکا و هلند آغاز شده است از هر حادثهی کوچکی در داخل خاک ایران پروژهای برای سیاهنمایی وضعیت حقوق شهروندی در کشور ساخته میشود.
جالب آنجاست که نسرین ستوده در بخشی از این گفتوگو با اشاره به تحریم رژیم آپارتاید در آفریقای جنوبی تلویحا اینطور عنوان میکند که ضرورتی ندارد تغییر رویهی ایران در مسالهی هستهای به رفع یکبارهی تحریمها بیانجامد چرا که با بهبود وضعیت زندگی مردم رژیم حاکم بر ایران مشروعیت پیدا میکند.
این قبیل اظهارات ضدایرانی به بهانهی مخالفت با حاکمیت سابقه بسیار طولانی در میان ضدانقلاب دارد تا جایی که مسعود بهنود سردبیر روزآنلاین نیز بارها از جنایات گروهک تروریستی عبدالمالک ریگی با همین استدلال دفاع کرده بود.
گاهی اوقات مقالات این وبسایت آنقدر عجیب و غیر قابل باور است که انگار کسی آنها را به نگارش درآورده که تاکنون هیچ رابطهای با فرهنگ ایران نداشته است. مهرانگیز کار در مقالهای برای پورتال روز مینویسد که گاهی رسانههای دولتی ایران درصدد هستند تا با واژهسازی برای دختران فراری آنها را همسو با روسپیها و زنان هرزه قرار دهند، ادعایی که به هیچ وجه به رسانههای داخلی نمیچسبد.
حالا همهی اتهامزنیهای این عنصر ضدانقلاب تنها با یک هدف صورت میگیرد آن هم بد جلوه دادن و سیاه جلوه دادن وضعیت زنان در ایران. وی در پایان مینویسد اگر هزینههایی که خرج صنعت هستهای در ایران شده بود در موضوع زنان به کار گرفته میشد قطعا منفعت ملی بیشتری را به ارمغان میآورد!
این نوع نویسندگی در واقع نوعی آسمان ریسمان بافتن برای القای یک هدف خاص به مخاطب است و الا هر چند مسائل زنان دارای اهمیت ویژهایست اما نمیتوان بخشی از نیازهای کشور را قربانی بخش دیگری کرد. مقاله مهرانگیز کار مخاطب بیطرف را یاد اظهارات رئیس جمهور سابق آمریکا میاندازد که ادعا میکرد چون ایران دارای ذخایر انرژی فسیلی است پس نیازی به انرژي هستهای ندارد.
قلم فروشی و مقاله نویسی سفارشی چند سالی است که به رویهی ضدانقلاب خارج نشین بدل شده است و بخش اعظمی از بدنهی ضدانقلاب چند سالی است که علاوه بر هوچیگری روبروی سفارتخانهها و مراکز کنسولگری مربوط به ایران به دامن سایت، صفحات اینترنتی و شبکههای اجتماعی خزیدهاند و حجم انبوهی از مطالب را ضد ملت ایران منتشر میکنند. این گروه معمولا از دو طریق اقدام به فروش نوشتهها و اظهارات خود علیه ایران میکنند، نخست با حضور در شبکههای تلویزیونی غربی و بیان اظهارات ضدایرانی و دوم تولید محتوای هنجارشکن و مخالف فرهنگ ایرانی و اسلامی و توزیع آن در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی.
متاسفانه برخی افراد سادهلوح داخلی نیز تحت تاثیر عناصر ضدانقلاب که جدیدا به کسوت فعال حقوق بشر و خبرنگار درآمدهاند قرار گرفته و تلاش میکنند تا از این طریق با چهرههای سوخته این جریان همنوایی کنند غافل از اینکه این طریقهی عمل عناصر ضدانقلاب تنها راه ارتزاق آنهاست و این افراد به غیر از وطنفروشی هیچ استعداد قابل توجه دیگری ندارند.
منبع: میزان